1 . موج‌سواری
[اسم]

le surf

/sœʀf/
قابل شمارش مذکر
[جمع: surfs]

1 موج‌سواری

  • 1.Tu ne crois pas qu'il fait un peu froid pour aller faire du surf ?
    1. فکر نمی کنی که برای موج‌سواری کردن هوا کمی سرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان