خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرمکن ورزشی
[اسم]
le survêtement
/syʁ.vɛ.tə.mɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
گرمکن ورزشی
1.Il met son survêtement, ses chaussures et part courir.
1. او گرمکن ورزشیاش را میپوشد، کفشهایش را [میپوشد] و میرود بدود.
2.La femme porte un survêtement.
2. زن یک گرمکن ورزشی به تن میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
survolté
survoler
survol
survivre
survivant
surélever
surévaluer
sus à
susceptibilité
susceptible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان