خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنگ کردن (مو، پارچه و...)
[فعل]
teindre
/tɛ̃dʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: teint]
[حالت وصفی: teignant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
رنگ کردن (مو، پارچه و...)
1.Ma sœur a teint sa chemise blanche en bleu.
1. خواهرم پیراهن سفیدش را به (رنگ) آبی رنگ کرد.
2.Maman teint ses cheveux en roux.
2. مامان موهایش را حنایی رنگ میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
teigneux
teigne
tee-shirt
tee
teckel
teint
teinte
teinter
teinture
teinturerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان