خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلاش
[اسم]
la tentative
/tɑ̃tatˈiv/
قابل شمارش
مونث
1
تلاش
کوشش
مترادف و متضاد
essai
1.Réussir à la première tentative
1. با اولین تلاش موفق شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
tentation
tentateur
tentant
tentacule
tension artérielle
tente
tenter
tenter le coup
tenture
tenu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان