خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وحشتناک
[صفت]
terrible
/teʀibl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: terrible]
[جمع مونث: terribles]
[جمع مذکر: terribles]
1
وحشتناک
هولناک
1.J'ai eu une enfance terrible à Paris.
1. دوران بچگی وحشتناکی در "پاریس" داشتم.
2.Nous laissons un terrible héritage aux générations montantes.
2. ما میراثی وحشتناک [مخوف] برای نسلهای بالایی به جا می گذاریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
terreur
terrestre
terrer
terreau
terre-plein
terriblement
terrien
terrier
terrifiant
terrifier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان