خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماهی تن
[اسم]
le thon
/tɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: thons]
1
ماهی تن
1.Ne touche pas à mon thon en boîte.
1. به کنسرو ماهی تن من دست نزن.
2.Tony a mangé la moitié de mon sandwich au thon.
2. "تونی" نصف ساندویچ ماهی تن مرا خورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
thomas edison
thomas
thierry
thermostat
thermos
thonier
thoracique
thorax
thune
thym
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان