خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دارنده (مدرک و غیره)
[اسم]
le titulaire
/titylɛʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
دارنده (مدرک و غیره)
صاحب
1.La lettre de la banque est adressée au titulaire du compte.
1. نامهی بانک به صاحب حساب فرستاده شده است.
2.La puce de cette carte stocke les données personnelles du titulaire.
2. تراشهی این کارت اطلاعات شخصی دارندهاش را ذخیره میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
tituber
titré
titres
titre de propriété
titre
titularisation
titulariser
tiède
tièdement
tiédeur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان