خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرامگاه
[اسم]
le tombeau
/tɔ̃bo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: tombeaux]
1
آرامگاه
مقبره، مزار
1.Au cimetière du Père Lachaise on peut voir les tombeaux de grandes personnalités.
1. در قبرستان "پرلاشز" میتوان آرامگاه اشخاص بزرگی را دید.
2.C'est le tombeau des rois à Saint-Denis
2. این آرامگاه شاهان در "سنت دنیس" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tombe
tombant
tombal
tomate
tom
tomber
tomber amoureux
tomber dans le hors-sujet
tomber dans le panneau
tomber dans les pommes
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان