1 . خراب شدن
[عبارت]

tomber en panne

/tɔ̃be ɑ̃ pan/

1 خراب شدن معیوب شدن

  • 1.La machine à laver est tombée en panne.
    1. ماشین لباسشویی خراب شده است.
  • 2.La voiture est tombée en panne au moment où j'arrivais à la maison.
    2. هنگامی که من به خانه رسیدم ماشین خراب شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان