خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردباد
[اسم]
la tornade
/tɔʀnad/
قابل شمارش
مونث
1
گردباد
1.La tornade a causé des ravages dans la ville.
1. گردباد باعث ویرانیهایی در شهر شد.
2.La tornade a déraciné quelques arbres.
2. گردباد چندین درخت را از ریشه درآورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tordu
tordre
tordant
torchon
torchis
toronto
torpeur
torpille
torpiller
torrent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان