خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فیلمبرداری
[اسم]
le tournage
/tuʀnaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
فیلمبرداری
1.Le tournage du film a eu lieu en plein désert.
1. فیلمبرداری فیلم در میان صحرا صورت گرفت.
2.Plusieurs acteurs célèbres étaient présents sur le tournage.
2. بسیاری از بازیگران مشهور برای فیلمبرداری حضور داشتند [حاضر بودند].
تصاویر
کلمات نزدیک
tourmenté
tourmenter
tourmente
tourment
touristique
tournant
tourne-disque
tournedos rossini
tournemain
tourner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان