خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سردرگم بودن
2 . پیش نرفتن
[عبارت]
tourner en rond
/tuʁnˈe ɑ̃ ʁˈɔ̃/
1
سردرگم بودن
دور خود چرخیدن
1.Il tourne en rond: il ne sais pas quoi faire.
1. او سردرگم است و نمیداند چه باید بکند.
2
پیش نرفتن
1.La discussion tourne en rond.
1. بحث پیش نمیرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
tourner
tournemain
tournedos rossini
tourne-disque
tournant
tourner la page
tourner un film
tournesol
tournevis
tournez à droite.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان