خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لرزیدن
[فعل]
trépider
/tʀepide/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: trépidé]
[حالت وصفی: trépidant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
لرزیدن
لرزش داشتن
1.Ces voitures trépident.
1. این خودروها لرزش دارند.
2.Le sol trépide au passage des camions.
2. به هنگام عبور کامیونها زمین میلرزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
trépidant
trépas
trémousser
trémolo
tréma
trépied
trépigner
trésor
trésorerie
trésorier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان