[اسم]

le trésor

/tʀezɔʀ/
قابل شمارش مذکر

1 گنج گنجینه

  • 1.Les pirates ont enfoui un trésor sur cette île.
    1. دزدهای دریایی یک گنج را در این جزیره خاک کرده‌اند.
  • 2.On doit cacher ce trésor.
    2. ما باید این گنج را پنهان کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان