خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترومبون
2 . نوازنده ترومبون
3 . گیره (کاغذ، پرده...)
[اسم]
le trombone
/tʁɔ̃bˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
1
ترومبون
[نوعی ساز بادی]
1.Jouer du trombone
1. ترومبون زدن
2
نوازنده ترومبون
1.Elle est trombone dans l'orchestre X.
1. او در ارکستر X نوازنده ترومبون است.
3
گیره (کاغذ، پرده...)
1.Trombone à coulisse
1. گیره پرده
تصاویر
کلمات نزدیک
trombinoscope
trombe
troisièmement
troisième
trois-quarts
trompe
trompe-l'œil
trompe-la-mort
tromper
tromperie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان