خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسکوتر
[اسم]
la trottinette
/tʀɔtinɛt/
قابل شمارش
مونث
1
اسکوتر
1.Mon fils a toujours préféré les trottinettes aux vélos.
1. پسرم همیشه اسکوتر را به دوچرخه ترجیح داده است.
2.Mon grand-père m'a offert une trottinette.
2. پدربزرگم به من یک اسکوتر داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
trottiner
trotteuse
trotteur
trotter
trotte
trottoir
trou
trou de mémoire
trou en un coup
trou noir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان