1 . آشفته
[صفت]

troublé

/tʀuble/
قابل مقایسه

1 آشفته مغشوش، پریشان

  • 1.Il est troublé et ne sait pas quoi faire.
    1. او آشفته است و نمی‌داند چکار کند.
  • 2.Ne sois pas si troublé, Samir.
    2. "سمیر" اینقدر پریشان نباش.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان