خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترس
[اسم]
la trouille
/tʀuj/
قابل شمارش
مونث
1
ترس
وحشت
informal
1.J'avais la trouille avant mon examen de conduite.
1. قبل از آزمون رانندگیام وحشت داشتم [میترسیدم].
2.Marie a toujours eu la trouille des araignées.
2. "ماری" همیشه از عنکبوتها میترسیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
trouillard
troufion
trouer
troublé
troubles
troupe
troupeau
troupes
trousse
trousse de premiers soins
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان