خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفال
2 . بیسکوئیت
3 . بدبیاری
[اسم]
la tuile
/tyˈil/
قابل شمارش
مونث
1
سفال
1.un toit en tuiles
1. سقفی سفالی
2
بیسکوئیت
3
بدبیاری
بدشانسی
1.Zut, je l'ai rendue trop amoureuse, et elle me propose le mariage. Quelle tuile !
1. اه! من او را خیلی عاشق کردم و او از من خواستگاری کرد. چه بدبیاری!
تصاویر
کلمات نزدیک
tueur en série
tueur
tuerie
tuer la poule aux œufs d'or
tuer dans l’œuf
tuileries palace
tulipe
tumeur
tumulte
tumultueux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان