خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خاص
[صفت]
typique
/tipik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: typique]
[مذکر قبل از حرف صدادار: typique]
[جمع مونث: typiques]
[جمع مذکر: typiques]
1
خاص
1.La cuisine de ma mère a un goût typique.
1. آشپزی مادرم طعمی خاص دارد.
2.Les ailes sont un organe typique des oiseaux.
2. بالها عضو خاص پرندگان هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
typhoïde
typhon
typer
type
tympan
typiquement
typographie
typographique
tyran
tyrannie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان