خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زن دراز و لاغر
[عبارت]
une planche à pain
/yn plɑ̃ʃ a pɛ̃/
1
زن دراز و لاغر
1.Elle était une personne trop maigre, planche à pain.
1. او فردی بسیار لاغر بود، یک زن دراز و لاغر.
2.Quand j'étais jeune, j'étais une planche à pain.
2. هنگامی که جوان بودم، زنی لاغر و دراز بودم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "تختهی نان" است یعنی تختهای که از آن برای بریدن نان استفاده میکنیم که استعاره از "زن دراز و لاغر" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
une peau de pêche
une part de
une oie blanche
une mère poule
une image vaut 1000 mots
une plaquette de
une pomme de discorde
une poule mouillée
une poule n'y retrouverait pas ses poussins
une sale bête
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان