خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گربهشور
[عبارت]
une toilette de chat
/yn twalɛt də ʃa/
1
گربهشور
سرسری تمیز کردن
1.Tu ne dois pas faire une toilette de chat.
1. تو نباید سرسری تمیز کنی.
2.Tu te laves sommairement, c'est une toilette de chat.
2. تو خودت را مختصر شستی، این گربهشور است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "نظافت گربه" است این عبارت کنایه از "گربهشور" کردن و "سرسری تمیز کردن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
une tablette de
une table pour ..., s'il vous plaît.
une sale bête
une poule n'y retrouverait pas ses poussins
une poule mouillée
une tranche de
une vache y perdrait son veau
une vache à lait
une vie de chien
unesco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان