خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زندگی سگی
[عبارت]
une vie de chien
/yn vi də ʃjɛ̃/
1
زندگی سگی
1.Depuis le mariage, je mène une vie de chien.
1. از زمان ازدواج، زندگی سگی را میگذرانم.
2.Les voleurs ont une vie de chien, toujours en train fuir !
2. دزدها زندگی سگی دارند، همیشه در حال فرارند!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "یک زندگی سگی" است و همانگونه که از معنی عبارت مشخص است کنایه از "زندگی بد و سخت" و یا همان "زندگی سگی" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
une vache à lait
une vache y perdrait son veau
une tranche de
une toilette de chat
une tablette de
unesco
uni
unicef
unicité
unidirectionnel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان