خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودستایی کردن
[فعل]
se vanter
/vɑ̃te/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: vanté]
[حالت وصفی: vantant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
خودستایی کردن
به خود بالیدن
1.Cet étudiant aime se vanter de ses notes.
1. این دانشآموز دوست دارد از نمراتش به خود ببالد.
2.Il n'est pas très humble, il se vante tout le temps.
2. او خیلی فروتن نیست، همیشه خودستایی میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
vantardise
vannerie
vanner
vanne
vanité
vapeur
vaporeux
vaporisateur
vaporisation
vaporiser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان