خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غلت زدن
2 . ولو شدن
3 . رها کردن
[فعل]
se vautrer
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
غلت زدن
غلتیدن
2
ولو شدن
دراز کشیدن
3
رها کردن
به حال خود گذاشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
vautour
vaurien
vaudou
vaudeville
vaucluse
veau
vecteur
vedette
veille
veiller
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان