1 . جریمه کردن
[فعل]

verbaliser

/vɛʀbalize/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: verbalisé] [حالت وصفی: verbalisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 جریمه کردن

  • 1.Je me suis fait verbaliser pour excès de vitesse.
    1. من برای سرعت بیش از حد مجاز جریمه شدم.
  • 2.Je suis passée au feu rouge, l'agent me verbalise.
    2. من از چراغ قرمز رد شدم، پلیس من را جریمه می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان