خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چفت
2 . مانع
[اسم]
le verrou
/veʀu/
قابل شمارش
مذکر
1
چفت
1.Pour fermer la porte, il tire le verrou.
1. برای بستن در او چفت را کشید.
2
مانع
مشکل بازدارنده
تصاویر
کلمات نزدیک
verroterie
verrière
verres de contact
verres correcteurs
verrerie
verrouillage
verrouiller
verrue
vers
versailles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان