خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شطرنجی (طرح)
[اسم]
le vichy
/viʃi/
قابل شمارش
مذکر
1
شطرنجی (طرح)
چهارخانه
1.Elle portait une jupe en vichy rose.
1. او یک دامن چهارخانه صورتی پوشیده بود.
2.Il m'a offert une robe en vichy de 100 dollars.
2. او یک پیراهن چهارخانه 100 دلاری به من داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
vice-versa
vice-roi
vice-président
vice
vicaire
vicier
vicieux
vicinal
vicomte
vicomtesse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان