خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهارت
[اسم]
la virtuosité
/viʀtɥozite/
قابل شمارش
مونث
1
مهارت
استادی، چیرهدستی
1.C'est de la virtuosité pure.
1. این چیرهدستی محض است.
2.J'admire la virtuosité des gymnastes.
2. من مهارت ژیمناستیککارها را تحسین میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
virtuose
virtuellement
virtuel
virtualité
virilité
virulence
virulent
virus
vis
vis-à-vis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان