1 . مد نظر داشتن
[فعل]

viser

/vize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: visé] [حالت وصفی: visant] [فعل کمکی: avoir ]

1 مد نظر داشتن هدف گرفتن

  • 1.Il a soigneusement visé la cible avant de tirer.
    1. او قبل از تیراندازی با دقت هدف را مد نظر داشت.
  • 2.Le chasseur a visé le lapin.
    2. شکارچی خرگوش را هدف گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان