خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناپدید شدن
[فعل]
se volatiliser
/vɔlatilize/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: volatilisé]
[حالت وصفی: volatilisant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
ناپدید شدن
آب شدن و توی زمین رفتن
1.Il semblait qu'elle se volatilisât.
1. به نظر میرسید که او آب شده و توی زمین رفته است.
2.Le cerf s'est volatilisé dans la forêt quand il m'a vu.
2. گوزن هنگامی که من را دید در جنگل ناپدید شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
volatile
volatil
volant
volaille
volage
volcan
volcanique
voler
voler en éclats
volet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان