خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدام کانال عوض کردن (با کنترل تلویزیون)
[اسم]
le zapping
/zapiŋ/
قابل شمارش
مذکر
1
مدام کانال عوض کردن (با کنترل تلویزیون)
1.Le zapping est devenu une habitude chez certains téléspectateurs.
1. مدام کانال عوض کردن، نزد بینندگان تلویزیون به یک عادت تبدیل شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
zapper
zambien
zambie
zacharie
z
zaïrois
zeste
zibeline
zieuter
zigoto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان