1 . جلد 2 . لحاف 3 . پوشش
[اسم]

la couverture

/kuvɛʁtˈyʁ/
قابل شمارش مونث
[جمع: couvertures]

1 جلد روکش

couverture d'un livre/magazine...
جلد کتاب/مجله...
  • 1. Ces couvertures de magazine ne sont plus à la mode.
    1. این جلد مجلات دیگر مد نیستند.
  • 2. La couverture du livre est ornée d'une vignette.
    2. جلد کتاب مزین به نقش‌ونگاری است.

2 لحاف پتو، روانداز

  • 1.J'ai froid, j'ai besoin d'une couverture.
    1. سردم است، به یک پتو نیاز دارم.
une couverture de laine/rouge...
لحاف پشمی/قرمز
  • Son corps nu a été trouvé le lendemain dans une couverture rose.
    فردای آن روز، پیکر لختش درون لحافی صورتی پیدا شد.

3 پوشش

  • 1.Ce contrat d'assurance vous garantit une bonne couverture.
    1. این قراداد بیمه به شما اطمینان یک پوشش خوب را می‌دهد. [این قرارداد بیمه شما را به‌خوبی پوشش می‌دهد.]
couverture sociale
بیمه تامین اجتماعی
couverture télévisée
پوشش [خبری] تلویزیونی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان