1 . خم شدن
[فعل]

bükülmek

/bycølmˈɛc/
فعل گذرا

1 خم شدن

  • 1.Boynu iyice bükülmüştü.
    1. گردنش کاملا خم شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان