1 . لوازم‌التحریر فروشی
[اسم]

kırtasiye

/kɯrtasijˈɛ/
قابل شمارش

1 لوازم‌التحریر فروشی

  • 1.Babam bana kırtasiyeden telli defter aldı.
    1. پدرم برای من از لوازم‌التحریر فروشی دفتر سیمی خرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان