1 . خاک رس
[اسم]

kil

/cˈɪl/
قابل شمارش

1 خاک رس

  • 1.Bahar kokusuyla birlikte kil kokusu da burnuma doldu.
    1. با بوی بهار، بوی خاک رس هم به مشامم می‌رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان