1 . شمع
[اسم]

mum

/mˈʊm/
قابل شمارش

1 شمع

  • 1.Elektriğin kesilmesi ihtimaline karşı mumları elinin altında bulundur.
    1. محض احتیاط شمع‌ها را برای زمانی که احتمال دارد برق برود، دم دست نگه دار.
  • 2.kokulu mumlar
    2. شمع‌های معطر
  • 3.Mum yakmayı çok seviyorum çünkü çok romantik.
    3. شمع روشن کردن را خیلی دوست دارم چون که خیلی رمانتیک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان