1 . رودگردی
[اسم]

rafting

/raftˈɪnɡ/
قابل شمارش

1 رودگردی قایق‌رانی در رودخانه، رافتینگ

  • 1.Adrenalin seviyorsan bizimle rafting yapmaya gel.
    1. اگر آدرنالین دوست داری همراه ما برای انجام رودگردی بیا.
  • 2.Hafta sonu rafting yapmak için Antalya'ya gidiyoruz.
    2. آخر هفته برای رودگردی به آنتالیا می‌رویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان