1 . خسته کردن 2 . ناراحت کردن
[فعل]

yormak

/jɔrmˈak/
فعل گذرا

1 خسته کردن

  • 1.Ev işleri ikimizi de yordu.
    1. کارهای خانه هر دوی ما را خسته کرد.
  • 2.Kendini bu kadar yorma.
    2. خودت را انقدر خسته نکن.

2 ناراحت کردن

  • 1.Beni çok yordun, artık çekemiyorum.
    1. من را خیلی ناراحت کردی، دیگر نمی‌توانم تحمل کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان