[فعل]

أَشْرَكَ

فعل گذرا

1 شریک قرار دادن

  • 1.قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا.
    بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم.
  • 2.يَقُولُ المُخْرِجُ إِنَّنِي يَجِبُ أَلَا أَشْرَكَ نَفْسِي فِي المَسَائِل التِّجَارِيَّة.
    کارگردان می‌گوید من نباید خودم را در امور تجاری شریک قرار دهم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان