Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . لوله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
أُنْبُوب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَنَابِيب]
1
لوله
1.إِنْفَجَرَ أُنْبُوبُ النِّفْطِ.
لوله نفت منفجر شد.
2.يَحْفِرُ العُمَّالُ بِئْراً وَ يَضَعُونَ أُنْبُوباً فِيهَا، فَيَصْعَدُ النِّفْطُ بِوَاسِطَةِ الأُنْبُوبِ، وَ يُفْتَحُ وَ يُغْلَقُ.
کارگران چاهی حفر میکنند و لوله را در آن میگذارند؛ نفت از طریق لولهها بالا میآید و باز و بسته میشود.
3.يُنْقَلُ النِّفْطُ مِنَ الآبَارِ أَوِ المَوَانِئِ إِلَى المَصَافِي عَبْرَ الأَنَابِيبِ.
نفت از چاهها يا بندرها به پالايشگاهها، از راه لولهها منتقل میشود.
کلمات نزدیک
اتصالات
مطاط
وقود
استهلاك
مصدر
أنجح
إنذار
أقل خطرا
استغرق
مصفى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان