[اسم]

وَقُود

غیرقابل شمارش مذکر

1 سوخت مواد سوختی

  • 1.تَنْقُلُ النَّاقِلَاتُ مُشْتَقَاتِ النِّفْطِ مِنَ المَصَافِي إِلَى مَحَطَّاتِ الوَقُودِ فِي البِلَادِ.
    نفت‌کش فراورده‌های نفت را از پالایشگاه به ایستگاه‌های سوخت در کشور منتقل می‌کند.
  • 2.هَذَا الفُرْن يَحْتَاجُ إِلَى وَقُود.
    این کوره به سوخت نیاز دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان