Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . یکی از
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
إِحْدَى
غیرقابل شمارش
مونث
1
یکی از
1.جَاءَتْ إِلَيْهَا إِحْدَى زَمِيلَاتِهَا.
یکی از همکلاسیهایش به سمت او آمد.
2.كُنْتُ تَكَلَّمْتُ مَعَ إِحْدَى الطَّالِبَات فِي الصَّف.
من با یکی از دانشآموزان کلاس صحبت کرده بودم.
کلمات نزدیک
مهمة إدارية
بكل سرور
ظلم
عصفور
دمع
أعلم
بالتأكيد
بعدما
بقي
حبيب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان