[اسم]

بَزَالِيا

غیرقابل شمارش مذکر

1 نخود فرنگی

  • 1.أَنَا مَشْغُولَة بِطَبْخ دَجَاجَة و بَزَالِيَا.
    من مشغول درست‌کردن مرغ و نخودفرنگی هستم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان