[اسم]

خِيَارَة

قابل شمارش مونث
[جمع: خِيَارَات]

1 یک خیار

  • 1.أُرِيدُ أَنْ أَحْضِر سَلَطَة بِالخِيَارَة.
    می‌خواهم با یک خیار سالاد درست کنم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان