[اسم]

بَصْمَة

قابل شمارش مونث
[جمع: بَصَمَات]

1 اثر انگشت

  • 1.أَنَا رَأَيْتُ بَصْمَتَكَ فِي تِلْكَ الرِّسَالَة.
    من اثر انگشتت را در آن نامه دیدم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان