Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . پول
2 . مایل شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مَال
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَمْوَال]
1
پول
مال
1.هَلْ عِنْدَك مَال؟
آیا پول داری؟
2.يَسْتَخْدِمُ مَالَهُ لِمُسَاعَدَة الفُقَرَاء.
او از پولش برای کمک به فقرا استفاده میکند.
التَّعَرُّف عَلَى الأمْوَال الَّتِي تَجِبُ فِيهَا الزَّكَاة
آشنایی با اموالی که به آن زکات تعلق میگیرد
[فعل]
مَالَ
فعل ناگذر
1
مایل شدن
راغب شدن، تمایل داشتن
1.فَمِنَ النَّاس مَنْ يَمِيلُ إِلَى المُحَاوَلَة وَمِنْهُم مَنْ يَمِيلُ إِلَى التَّكَاسُل.
برخی افراد تمایل به تلاش، و برخی دیگر تمايل به تنبلی دارند.
کلمات نزدیک
فقرة
بصمة
مشتبه فيه
دليل
قضية
عملة
ورقة نقدية
بطاقة الائتمان
الصراف الآلي
توقيع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان