[اسم]

بَطَّة

قابل شمارش مونث
[جمع: بَطَّات]

1 اردک مرغابی

  • 1.أُرِيدُ أَنْ أَرْسِمَ البَطَّة.
    من می‌خواهم نقاشی یک اردک را بکشم.
  • 2.تَعِبَتِ البَطَّةُ مِنَ السِّبَاحَة.
    آن اردک از شناکردن خسته شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان