[اسم]

تَجَنُّب

قابل شمارش مذکر
[جمع: تَجَنُّبَات]

1 دوری دوری‌کردن

  • 1.عِبَادَاتِهِ وَ شَعَائِرِهِ كَانَتْ خُرَافِيَّةً، مِثْلُ تَعَدُّدِ الآلِهَةِ وَ تَقْدِيمِ القَرَابِين لَهَا لِكَسْبِ رِضَاهَا وَ تَجَنُّب شَرِّهَا.
    عبادت‌ها و مراسمش خیالی بود، مانند: تعدد خدایان و پیشکش‌کردن قربانی‌ها، برای به دست آوردن رضایت آن‌ها و دوری از بدیشان.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان