[اسم]

جِسْر

قابل شمارش مذکر
[جمع: جُسُور]

1 پل

  • 1.أَنَا أَنْتَظِرُكَ عَلَى الجِسْر.
    من روی پل منتظرت هستم.
  • 2.دَمَّرَ الزِّلْزَالُ العَدِيدَ مِنَ الجُسُور!
    آن زلزله پل‌های زیادی را خراب کرد!
  • 3.هَلْ زُرْتَ أَطْوَل جِسْر فِي العَالَم؟
    آیا از طولانی‌ترین پل دنیا دیدن کرده‌اید؟

2 بریج (نوعی بازی با ورق)

  • 1.تَعَال لِنَلْعَب بِرِيج.
    بیا بریج بازی کنیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان